دانلود پايان نامه، مقاله و پروژه

نام كتاب :  شبكه بي رحم

نويسنده :  تام كلنسي، مارتين گرينبرگ

ناشر :  پارس بوك

زبان كتاب :  پارسي

تعداد صفحه :  ۳۳۵

قالب كتاب : PDF

حجم فايل :  ۳,۵۰۰  كيلوبايت

توضيحات : توماس لئو كلنسي جونيور نويسنده آمريكايي است كه بيشتر به‌خاطر نگارش جزئيات تكنيكي طرح‌هاي داستاني جاسوسي و فنون نظامي مربوط به دوران جنگ سرد و پيامدهاي پس از آن، شناخته شده‌است. توماس لئو كلنسي جونيور در بالتيمور ايالت مريلند به دنيا آمد و از دانشگاه لويولا تاوسن و در رشته زبان انگليسي فارغ التحصيل شد. او در سال ۱۹۸۴ نخستين رمان خود را به نام شكار اكتبر سرخ نوشت كه خيلي زود به كتابي پرفروش تبديل شد. كلنسي در همان سال دومين اثر خود را با نام «آغاز طوفان سرخ» منتشر كرد. كتاب‌هاي غيرداستاني او در خصوص جنگ‌افزارها و طرحهاي نظامي نيز مورد توجه قرار گرفته است. موفقيت‌هاي او در حرفه‌اش به حدي بوده است كه مجوز رفت‌وآمد به مراكز نظامي و دسترسي به برخي اطلاعات محرمانه مرتبط با فناوري‌هاي نظامي، از سوي مقامات ارشد نظامي ايالات متحده به او داده شد. كلنسي خود را تأثيرپذيرفته از فردريك فورسايت مي‌داند. كلنسي در سال ۱۹۹۶ به همراه همكارانش شركت توسعه‌دهنده بازي‌هاي كامپيوتري توفان سرخ (Red Storm Entertainment) را بنيان گذاشت. شركت او به توليد بازي‌هاي نظامي و جاسوسي كه نگارش طرح‌هاي داستاني آنها را خود بر عهده داشت، مي‌پرداخت. پس از مدتي شركت يوبي‌سافت شركت او را خريد. پس از آن نيز يوبي‌سافت همچنان از طرح‌هاي داستاني كلنسي و نيز نام تام كلنسي در بازي‌هاي زيادي مانند اسپلينتر سل تام كلنسي: مامور دو جانبه و هاكس استفاده كرده است.

نام كتاب :  با من باش

نويسنده :  سوزان اليزابت فيليپس

ناشر :  پارس بوك

زبان كتاب :  پارسي

تعداد صفحه :  ۳۲۱

قالب كتاب : PDF

حجم فايل :  ۲,۰۴۰  كيلوبايت

توضيحات : داستان درباره ي دختري فوق العاده جذاب به اسم فيبي سامرويل هست كه پدرش صاحب يك تيم فوتبال بوده “فوتبال اونا فرق داره . فوتبالي كه ما ميدونيم براي اونا ميشه  soccerولي منظور از فوتبال در اينجا فوتبال آمريكايي هست كه كمي خشن هست و توپي بيضي شكل داره .” كه بعد از مرگش ، وصيت ميكنه كه تنها درصورتي فيبي وارث اون تيم ميشه كه بتونه اون سال تيم رو برنده ي ليگ كنه ! وگرنه تيم به پسر عموش ميرسه . مشكل اينجا است كه فيبي هيچي از فوتبال نميدونه و به دلايلي از پدرش دور بوده و با هم اختلاف داشتن . تا اينكه با سرمربي تيم به اسم دن كالبو آشنا ميشه . كه اولش زياد از هم خوششون نمياد . هردوشون هم سرسخت و كله شقن ، و با اينكه با هم دعوا ميكنن ولي با اين حال جذب هم ميشن . چيزي كه دن درباره ي فيبي فكر ميكنه اينه كه اون دختريه كه فقط قيافه داره ، ولي هيچ كس واقعاً نميدونه كه فيبي پشت اين چهره ي جذابش واقعاً چه كسيه …