"به كوچه اي رسيدم كه پيرمردي از آن خارج مي شد؛
به من گفت :نرو كه بن بسته! گوش نكردم، رفتم.
وقتي برگشتم و به سر كوچه رسيدم؛ پير شده بودم!!!"