شنبه ۲۷ اردیبهشت ۰۴

خاطره اي خنده دار از اسير شدن يك.....

دانلود پايان نامه، مقاله و پروژه

خاطره اي خنده دار از اسير شدن يك.....

۵ بازديد
دو تا بچه بسيجي يه عراقي درشت هيكل رو اسير كـرده بودنــد، هاي هاي هم مي خنديدنــد 

بهشون گفتم اين كيــه؟ 

گفتند : عراقيــه ديگــه 

گفتم : چطوري اسيرش كرديــن؟ 

باز هم زدنــد زير خنــده و گفتند: 

مث اينكه اين آقا از شب عمليات يه جايي پنهون شده بــوده، تشنــگي بهش فشار آورده و با لباس بسيجــي خودمون ،اومده ايستگاه صلواتــي ! 

گفتم: خب از كجا فهميدين عراقيــه؟ 

گفتند: آخه اومد ايستگاه صلواتي ، شربت كه خورد پــول داد ! 

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد