مرحوم حاجى سبزوارى؛ صاحب منظومهى حكمت، در حاشيه بر اسفار به گونهاى ديگر به اين اختلاف دامن زده و ابداعى بىاساس را براى تبرئهى عارفان طرح نموده است.
وى مىفرمايد: «ميان خلود در آتش و دوزخ و عذاب تفاوت است. آنچه در ديانت اسلام مسلّم و اجماعى مىباشد، تنها همان خلود در آتش و دوزخ است؛ ولى عذاب و سختى دايمى و ابدى مورد اتفاق و ضرورى نيست و مىشود تمامى كافران و معاندان در آتش دوزخ باشند و عذابى در كار نباشد».
مرحوم حاجى مىگويد: «اين امر نظرى است و انكار آن موجب كفر قايل آن نمىشود؛ زيرا آنچه را كه ضرورى است كسى انكار نمىكند و چيزى كه مورد انكار قرار مىگيرد هرگز ضرورى نمىباشد.» نظر وى در اين گفته به شيخ است كه مىگويد: اگر آتش و دوزخ بهطور ابدى باشد، عذاب و سختى آن دايمى نمىباشد.
آنچه نسبت به بيان مرحوم حاجى سبزوارى بايد گفت اين است كه ايشان تفكيك و جدايى ميان آتش و عذاب را تنها به تبع اعتقاد محىالدين و صدرا قايل گرديده است، وگرنه علّت ديگرى ندارد؛ زيرا چنين تفكيك و جدايى ميان عذاب و آتش جز توهّم ثبوتى و ذهنى دليلى بر اثبات ندارد و آيا براى چنين تفكيكى جز استحسانات شيخ و ديگران، مناط مشخّص ديگرى مىباشد، گذشته از آن كه تمامى مدارك بر وحدت خلود و عذاب و آتش حكايت دارد و انعكاس آن تنها تصورى ذهنى است و مثبتى را همراه ندارد.
پس چنين جدايى ميان آتش و عذاب مناط و مأخذى درست و اثباتىندارد و تنها صرف توهم ذهنى براى تبرئهى شيخ و يا دور داشتن ايشان از چماقهاى تكفير اين و آن است و شيخ نيز اين امر را مىدانسته كه مىفرمايد: «اگر اجماعى در كار باشد، عذابى نيست...» كه در واقع، وى چندان به اجماع اهميتى نمىدهد و آن را ثابت نمىداند؛ اگرچه قدرت انكار آن را در خود نمىبيند.