شناخت فضائل و آثار ترك گناه
قبلا خدمتتان عرض كرديم كه قرآن موارد متعددي را مؤثر در پيشگيري از گناه بر مي شمارد در قسمت قبل اشاره كرديم كه قرآن همگان را به عاقبت شوم گناهان توجه مي دهد و به چند مورد از آثار سوء گناه كه در آيات فرآن كريم آمده بود اشاره كرديم .
يكي ديگر از راههاي مؤثر در ترك گناه شناخت آثار و بركات دوري از گناه است طبيعتا وقتي ما آثار سوء ارتكاب گناه و بركات عدم ارتكاب گناهان را با هم مقايسه مي كنيم انگيزه پيدا مي كنيم كه هر چه بيشتر از گناهان دوري كنيم .
شناخت فضائل و آثار ترك گناه مي تواند عامل و محرك خوبي براي ترك گناهان باشد.در اين قسمت بعضي از فضائل ترك گناه را بررس مي كنيم.
معرفت به اينكه برترين عبادت، ترك گناه است كه از آن به جهاد اكبر ياد مي شود. از حضرت على عليه السّلام نقل شده است: ترك تمايلات، برترين عبادت و زيباترين عادت است. (1)همچنين از امام على بن الحسين عليه السّلام نقل شده كه فرمود: هر كس، از آنچه خدا بر او حرام كرده است دورى گزيند، از عابدترين مردم است. (2)در حديثى از پيامبر صلّي الله عليه و آله وسلّم نقل شده كه فرمود: هر كس از نافرمانى خداوند خوددارى كند مانند كسى است كه در راه خدا جهاد كرده است. (3)

2. محبوب خدا شدن
انساني كه گناه نمي كند محبوب خداوند مي شود و چه چيز بهتر از محبوب خداوند بودن.از على عليه السّلام نقل شده است: اگر از گناهان دورى كنيد خدا شما را دوست خواهد داشت.( 4)« بَلَي مَن أَوفي بِعَدِهِ وَ اتَّقي فَإنَّ اللهَ يحِبُّ المُتِّقِينَ » (5) آري هر كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگاري نمايد، بي ترديد خداوند پرهيزگاران را دوست دارد. «... إِنَّ اللهَ يحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يحِبُّ المُتَطَّهِّرِينَ (6)خداوند توبه كاران و پاكيزگان را دوست دارد.
3. پيدا شدن راه نجات و خروج از مشكلات
هركس از خدا بپرهيزد و ترك گناه كند خداوند براي او راه نجاتي قرار مي دهد و مشكلات او را حل مي كند و رزق او را وسعت مي بخشد. « ...وَ مَن يتَّقّ اللهَ يجعَل لَه مَخرَجاً وَ يرزُقهُ مِن حَيثُ لا يحتَسِب(7)و هر كس از خدا پروا كند، [خدا] براي او راه بيرون شدني قرار مي دهد. و از جايي كه حسابش را نمي كند، به او روزي مي رساند... . در حديثي از حضرت علي عليه السلام آمده كه فرمود : « اكثَر الاستغفار تجلب الرّزق »زياد استغفار كن تا روزي را به سوي خود جلب كني.
4. فتح باب نعمتها
اثر استغفار از گناهان در رفع مصائب و بلايا و فتح باب نعمتها.« فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً. يرسِلِ السَّمّاءَ عَلَيكُم مِدراراً. وَ يمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً » (8) در اين جمله دعوت قوم را به اينكه استغفار كنيد تعليل كرده به اينكه: آخر پروردگارتان غفار است، و« غفار» كه صيغه مبالغه است، معناى كثير المغفرة را مىدهد، و مىفهماند علاوه بر اينكه كثير المغفرة است، مغفرت سنّت مستمرى او است.و معناى آيه اين است كه: اگر از خدا طلب مغفرت كنيد، ابر بسيار ريزنده و بارنده را به سويتان مىفرستد.اموال و فرزندان نزديكترين كمكهاى ابتدايى براى رسيدن جامعه انسانى به هدفهاى خويش است. « وَ يمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ». « وَ يجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً» ، « جنات» و« انهار» دو تا از اقسام مال است، ليكن از آنجايى كه از ساير اقسام مال نسبت به ضروريات زندگى بشر دخالت گستردهترى دارند در آيه اختصاص به ذكر يافتند.
5. تبديل زشتي ها به نيكي ها

بازگشت از گناه اعمال زشت را به نيكي ها تبديل مي كند.از آنجا كه قرآن هيچگاه راه بازگشت را به سوي مجرمان نمي بندد ، بعد از بيان عذاب براي ارتكاب به سه گناه بزرگ در آيات قبل، در اين آيه استثنائي را قائل مي شود و آن اينكه : «مگر، كسي كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند، پس خداوند بديهاشان را به نيكي ها تبديل مي كند، و خدا همواره آمرزنده ي مهربان است»(9). اما منوط به ايمان است يعني توبه و بازگشت واقعي است.
ياد خداوند اهرم نيرومند در پرهيز از گناه
هنگام فكر گناه و وسوسه ي شيطان، بلافاصله خدا را ياد كند.
قرآنمجيد در وصف پارسايان ميفرمايد: « إِنَّ اَلَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ »(10) ؛ پرهيزگاران چون گرفتار وسوسه شيطان شوند هماندم متذكر (ياد خدا) شده و بصيرت يابند.يكي ديگر از آيات كه دلالت بر اين راهكار مي كند سوره آلعمران آيه 135 است : وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يعْلَمُونَ و آنان كه چون كار زشتى (گناه كبيرهاى) انجام دهند و يا (به گناه صغيرهاى) بر خود ستم نمايند، خدا را به ياد آرند و براى گناهان خود آمرزش خواهند- و كيست جز خداوند كه گناهان را ببخشد؟- و بر آنچه كردهاند در حالى كه مىدانند اصرار نمىورزند. از آيه فوق استظهار مي شود كه ياد خدا، رمز توبه است. و تا ياد خدا در دل گناهكار زنده است، مىتواند در مدار متقين وارد شود .(11) «دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» (12) ؛ اي داود ، ما تو را خليفه روي زمين گردانيديم در ميان مردم به حق داوري كن و از پي هواي نفس مرو كه تو را از راه خدا منحرف سازد آنان كه از راه خدا منحرف شوند ، بدان سبب كه روز حساب را از ياد برده اند ، به عذابي شديد گرفتار مي شوند.
عادت ندادن خود به گناه
انسان نبايد خود را به گناه عادت دهد، به عبارت ديگر اينكه از گناه پي در پي بپرهيزد.(13)گناه زياد و مستمر، سر انجام انسان را به تكذيب روز جزا منتهى مىكند: «الَّذِينَ يكَذِّبُونَ بِيوْمِ الدِّينِ وَ ما يكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيم» (14)همانان كه روز جزا را دروغ مىپندارند و تنها كسانى آن را انكار مىكنند كه متجاوز و گنهكارند.
كلمه« اثيم» به معناى كسى است كه گناهان بسيار داشته باشد، به طورى كه گناهانش روى هم انباشته شده، و به كلى در شهوات غرق شده باشد.
« وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (15) ؛ سپس پليدكارى و پرهيزگارىاش را به آن الهام كرد.«كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ» (16) ؛ در روز محروم بودنشان از كرامت قرب و منزلت پروردگارشان محروم مي شوند.
در محضر خدا بودن
انسان هميشه خود را در محضر خداوند ببيند و قبل از ارتكاب گناه، اين واقعيت را براي خود تداعي كند و همچنين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آل البيت عليهم السّلام را شاهد عمل خود بداند چنانچه اين روايت مؤيد اين واقعيت مي باشد.از ابو بصير از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه فرمود: هر صبحدم اعمال بندگان- بندگان نيكوكار و بدكار- به پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم عرضه مىشود، بنا بر اين مراقب اعمال خود باشيد، (113)و همين است گفتار خداوند:«...اعْمَلُوا فَسَيرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ ...» (17) «...هر كارى مىخواهيد بكنيد، به زودى خدا و رسولش عمل شما را خواهند ديد...» آنگاه حضرت ساكت شد. و همچنين محمد بن فضيل مىگويد: از امام صادق عليه السّلام در باره گفتار خداوند: «...فَسَيرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ...» (18) «...به زودى خدا و رسول او و مؤمنان عمل شما را خواهند ديد...» سؤال كردم، فرمود: هر صبحدم اعمال امّت رسول خدا- امّت نيكوكار و بدكار- به وى عرضه مىشود. (19)
از بين رفتن لذت گناه و باقي ماندن نكبت آن
هرگاه دچار وسوسه ي شيطان و نفس شديم بايد اين موضوع را كه بسيار مؤثر است در ترك گناه براي خود در نظر بگيريم كه لذّت گناه از بين مي رود اما نكبت آن در وجود انسان باقي مي ماند.از حضرت على عليه السّلام نقل شده است: قطع شدن لذّتها و بر جاى ماندن گناهان را به ياد داشته باشيد.(20) از حضرت على عليه السّلام نقل شده است: چقدر فاصله است ميان دو كار: كارى كه لذّتش مىگذرد و زيانش باقى مىماند، و كارى كه رنجش مىگذرد و پاداشش مىماند!(21)
نا اميد نشدن از درگاه خداوند، (نا اميد شدن از درگاه الهي يكي از گناهان كبيره است.)
انسان نبايد با يكبار ارتكاب به گناه، خودش را شخصي گمراه و غير قابل بازگشت بشناسد بلكه بايد با مصمّم بودن به بازگشت و توبه و اميد به غفران الهي، خودش را از منجلاب گناه بيرون بكشد و از گناه پي در پي نجات يابد. و بداند كه چه بسا مىشود گناه مقدمه سعادت و آمرزش مىشود، البته نه از آن جهت كه گناه است، بلكه از اين جهت كه نفس آدمى را از ظلمت و شقاوت به جايى مىكشاند، كه مايه وحشت نفس شده، و در نتيجه نفس سرانجام شوم گناه را لمس نموده، متنبه مىشود و به سوى پروردگار خود برمىگردد، و با برگشتنش همه گناهان از او دور مىشود، و معلوم است كه در چنين وقتى خدا هم به سوى او برمىگردد، و او را مىآمرزد. خداوند در قرآن مي فرمايد: «قُل يا عِبادِي الَّذِينَ أَسرَفُوا عَلي أَنفُسِهِم لا تَقنُطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ» (22)؛ بگو: اي بندگان من كه بر خويشتن زياده روي روا داشته ايد، از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه ي گناهان را مي آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.حضرت علي عليه السّلام فرمودند: در شگفتم از كسي كه مي تواند استغفار كند و نا اميد است(23)
پي نوشت ها :
1.امام علي عليه السّلام. غررالحكم و درر الكلم. دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم. ص 351
2.محدث نوري (ميرزا حسين) . مستدرك الوسائل ج 2 ص 320
3.محدث نوري (ميرزا حسين). مستدرك الوسائل ج2 ص 304
4.امام علي غليه السّلام. غررالحكم و دررالكلم. دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم. ص 279
5.آل عمران /76
6.بقره /222
7.طلاق آيات 1 و 2
8.نوح آيات 10 و 11 و 12
9.فرقان /70
10.اعراف /201
11.محسن قرائتي. تفسير نور.نشر مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، ج2، ص: 15
12.سوره ص، آيه 26
13.آية الله ناصرمكارم شيرازي .برگزيده تفسير نمونه. نشر دارالكتب الاسلاميه، ج1 ص4
14.مطففين آيات 11 و 12
15.شمس /8
16.مطففين /15
18.توبه 105
19.بصائر الدرجات/425
20.سيد رضي رحمه الله. نهج البلاغه ترجمه فيض الاسلام ص1278
21.سيد رضي رحمه الله. نهج البلاغه ترجمه فيض الاسلام ص 1133
22.زمر /53
23.سيد رضي. نهج البلاغه ترجمه محمد دشتي. نشر مشهور. حكمت 84
فرآوري: محمدي
بخش قرآن تبيان