صل دوم پايان نامه را مي توان سنگ زيرين پايان نامه و مبناي طرح نظري پژوهش معرفي كرد كه معمولا به عنوان وظيفه اي تحميلي با كپي برداري همراه استهر چند اين فصل در تحقيقات كيفي و كمي نسبتا كاربرد هاي متفاوتي دارد اما نشان دهنده موجه بودن پايان نامه يا پژوهش مي باشد در پايان نامه هاي كمي مباني نظري مشخص كننده مسير و اهداف تحقيق است در حالي كه در نوعي كيفي اين فصل بيشتر نشان دهنده تحقيقات مرتبط است و الزامي ندارد كه مسير و هدف دهنده پايان نامه باشد. مشكلي كه در پايان نامه هاي دانشجويان به كررات مشاهده شده است, نگارش فصل دو بر اساس نوشته هاي پايان نامه هاي ديگر است. به شكلي كه در تجزيه مطالب آورده هاي بسيار مناسبي مشاهده مي شود اما در تركيب الگوي مناسب و سير تكامل و منسجمي مشاهده نمي شود.
بهترين توصيه براي افرادي كه قصد دارند پايان نامه مطلوبي داشته باشند اين است كه فصل 2 يا مباني نظري خود را حداقل 3 بار نگارش نمايند.
بار اول : جمع آوري تعاريف - مباني به صورت فيش نويسي شده يا نگارش شده در فايل هاي استانداردي كه قابليت فراخواني داشته باشد
بار دوم : مطالعه بخش هاي جمع شده و استفاده از جدول يا طرحي مشخص براي چينش اين داده هاي اطلاعاتي به صورت ستون فقرات ماهي وار(مطالب اصلي به فرعي مشخص شده و مطالب اصلي نيز به صورت روابط منطقي به هم مرتبط باشند). لازم به توضيح است دارا بودن فلسفه فكري صحيح براي سازمان دهي اين فصل شناخت و اشراف نسبتا مطلوب پژوهشگر را مي طلبد)
بار سوم :روايت مباني جمع آوري شده از زبان خود پژوهشگر و خلاصه سازي به صورت جداول و شكل ها براي استفاده از خلاقيت هاي فردي در نگارش مطالب نسبتا تكراري.
فصل دوم معمولا از مطالب نسبتا تكراري تشكيل مي شود كه در صورت بي دقتي پژوهشگران به اصول حق اجازه كپي برداري شكلي نامتعارف و تقلبي پيدا خواهد نمود. براي اينكه هر پژوهش نوآوري هاي خود را دارا باشد پژوهشگر بايستي موضوع اصلي تحقيق را به شكلي درك كرده باشد كه مباني نظري را از عينك مفاهيم اصلي پژوهش روايت كند.
به طور مثال پايان نامه اي كه در مورد بهره وري نيروهاي شهرداري به بررسي شبكه هاي غيررسمي مي پردازد نگاه به شبكه هاي غيررسمي را بايستي از دريچه بهره وري و ادبيات نيروي انساني نهادهاي شهري مورد بررسي قرار دهد. تحقيقاتي را منعكس كند كه آثار اين شبكه ها در بهره وري را مد نظر داشته باشد و از گره گاه هايي عبور كند كه به موضوع تحقيق نزديكتر باشد. مراجعه به مطالعات هاثورن در مورد شبكه هاي غيررسمي يا ذهنيت بارنارد در مورد روابط غيررسمي مي تواند مفيد باشد اما جنبه هاي اصلي تحقيق را دارا نيست.
توليد مباني نظري مرتبط با تحقيق (به خصوص در تحقيقات علوم انساني) زمينه ساز گسترش مفاهيم و ابعاد تحقيق به سوژه هاي جديد را به دنبال خواهد داشت كه در صورت دلسوزي پژوهشگران زمينه ساز هدايت پژوهش هاي جديد خواهد بود....